السلام علیک یا اباعبدالله
حال و روزش با نوای عشق بهتر میشود
هر که چشمش در میان روضه ها تر میشود
این دل سنگم که جای خود،شنیدم از کسی
ریگ های دشت با نام تو گوهر میشود
نوکری پستم ولیکن دلخوشم ازاینکه من
روزگارم با غلامی شما سر میشود
کاروان را باز گردان ای عزیز فاطمه
در همین جا قلب زینب زار و مضطر میشود
بازگرد آقا که با دست پلید حرمله
غنچه ی شش ماهه ی باغ تو پرپر میشود
دخترت بی سایبان و خواهرت بی همسفر
جعفرت بی پیکر و عون تو بی سر میشود
چند روز بعد در این سرزمین پربلا
صحبت از دزدیدن خلخال و معجر میشود
چند روز بعد در گودال بین تیغ وتیر
حنجرت درگیر با تیزی خنجر میشود
بمیرم سرورم ...کسی به پیشوازت آمد؟
چه کردند با عزیزانت؟
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: شب دوم محرمورود به کربلاکاروان عشقیا حسین